روزهای سبزخانم X

آخرین مطالب
  • ۹۸/۰۳/۲۰
    8
پیوندهای روزانه

۲۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است

سلام!
امروز نتایج دکترا اعلام می شه.مامان مثل هر سال و مثل همیشه دلش روشنه.....امسال دیگه مصی رو ندارم که اونم دلش روشن باشه!یادش به خیر اون سال اونم می گفت دلم روشنه تو قبول میشی و من بهش گفتم اگه قبول شدی برات یه پیرهن می خرم و خریدم....خیلی هم گرون...
اصلا دوست ندارم با خاطرات گذشته خودم رو ناراحت کنم!
صبح با رقی قرار داشتم.7:30 رفتیم یه املت زدیم!البته من به طرز حیرت آوری زودتر رسیدم و سفارش هم دادم.قیمتش فزونی یافته و 4 تومن شدده!ولی عجب خوشمزه استتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت.جالب تر اینکه من زودتر از رقی تموم کردم و پولش رو هم نگرفتم و قرار شد دفعه بعدی اون حساب کنه!
تا الان رو سایت سازمان سنجش نتایج نیومده و من همچنان منتظرم!
یه چای  و دو تا خرما هم خوردم و رسما در حال انفجارمممممم
رقی صبح رفته بود پارک و کلی پیاده روی کرده بود و حسابی آماده!قیافه اش هم البته بسیار به خانم دکتری میومد!!!آماده آماده جهت اعلام نتایجه!!!
ضمنا به طرز مشکوکی فهمیدم نبی رفته بود پیاده روی و دیدم که صادقانه گفت!نتیجه می گیریم حرفاشو می گه ولی در لفافه.خیلی اهل مخفی کاری نیست...ولی یاد گرفتم که دیگه به هیچ کسی اعتماد نکنم!هیچ کسی !
  • ۲۸ فروردين ۹۶ ، ۰۸:۵۰

نوشته:کارن کینگستون و ترجمه گیتی خوشدل

فعلا تو نوبت مطالعه قرار می گیرن ایشون!!!

الان که اسفند 96 هست بالاخره شروع کردم به مطالعه اش!

بسیار کتاب جالبیه!

خلاصه اش رو برای خودم  اینجا ثبت می کنم:

1-درصددکاهش انباشتگی باشید چون باعث افسردگی می شود.

2-در هر مکانی نفر قبلی انرژی خودش رو به محیط میده پس دنبال انرژی مثبت ها باشید و یا انرژی های قبلی رو تخلیه کنید.

3-انباشتگی ها در سطح پایین و زمین هستند.حداقل آنها را جمع کنید.

4-انباشتگی های فیزیکی سبب انباشتگی های عاطفی میشه و سبب میشه فرد از کاه کوه بسازه و یا در مسافرت ها همیشه اضافه بار داشته باشه.

5-اگر انباشتگی کمتری داشته باشید وقت کمتری صرف آنها می کنید و کارهای بیشتری در زندگی انجام می دهید.

6-اگر مجرد هستید و دوست دارید ازدواج کنید از چیزهای جفت استفاده کنید.اگر گرایش به جر و بحث دارید از رنگ سرخ استفاده نکنید.اگر افسرده هستید از اشیای پایین دست بکشید و از اشیای رو به بالا استفاده کنید ت انرژی تماما به بالا کشیده شود.

7-محاسبه % انباشتگی:  مجموع درصد فضاهایی که استفاده نمی کنیم در 1 سال گذشته و نهایتا 2-3 سال گذشته.مثلا انباری 100%-گاراژ40% و.../تعداد فضاها

8-اگر فرصت تجمع انباشتگی را دارید فرصت پالایش آن را هم دارید.بهانه نیاورید.

9-هرچه بیشتر معتقد باشید که زندگی از شما مراقبت می کند، بیشت رمورد حمایت قرار می گیرید.اگر چیزی را دور بریزید دیگر به آن نیاز نخواهید داشت و اگر نیاز پیدا کنید بهتر از قبلی در دسترس قرار می گیرد.

10-نگه داشتن چند هدیه یادبود از گذشته ای که باارزش است و خاطرات خوش دارد خوب است ولی بیشتر برای چیزهایی که با هستی کنونی تان سازگار است وقت بگذارید.

11-زلزله و آتش سوزی مصیبت نیست.موهبت آسمانی و هدیه ضمیر برتر است که همه چیز را از نو شروع کنید.

  • ۱۹ فروردين ۹۶ ، ۱۴:۱۶

7

به علت تنبلی وافر از اهداف هفته قبلم خیلی کم و ضعیف عمل کردم.برای تنبیه خودم به اهداف جدیدم اهداف قبلی هم اضافه میشه!
پس تا شنبه بعدی که 26 فروردین هست باید:
1-تمرینات از رو انجام بدم(نوشتن موان ذهنی-تبدیل جملات منفی به مثبت و مرتب بودن زندگی و دور ریختن چیزهای زاید)
2-تمرین 1 و 2(خانه تکانی وجسم خودت رو دوست داشته باش!)
3-کاهش وزن تا 72 کیلو گرم
4-گام اول و دوم پایان نامه(مطالعه پایان نامه های موجود-سرچ مطالب مرتبط جدید-تکمیل فصل 1 و 2 -مرتب کردن قایل عکس ها و دیتاها)
5-داستان مسابقه رو نهایی کنم و تحویل بدم.
6-استارت وبلاگ رو هم بزنم
7-کتاب هفته ام رو هم بخونم!
  • ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۱۷:۴۳
جسم خود را دوست داشته باش!
به جسم خودت توجه کن و ببین چه کاری می تون یانجام بدی تا حس و حال بهتری داشته باشی.کوتاه کردن مو-رنگ کردن مو-برداشتن ابرو-ورزش-پیاده روی...
هر مراقبتی رو صلاح می دونی به بدن خودت هدیه بده.
  • ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۱۷:۳۶

دیرو زتولد مریم ت بود.4 شنبه هم برای من تولد گرفتن.یه کارت هدیه دادن که احتمالا 100 تومنه.برای شنبه هم مراسم چیپس خوران داریم.کلی عکس زشت هم از من گرفتن که الان که نگاه می کنم حالم از خودم به هم می خوره.دماغم نم یدونم چرا 3 متری شده با پوستی کثیف و زشتتتتتتتتت.اصلا عین پیرزن های 90 ساله زشت جادوگر مانند افتادم تو عکسا.دست رضاز بشکنه با این عکس گرفتنش .البته مهلا هم 3 تا عکس کریه از من گرفت که خودم حالم بد میشه نگاه می کنم.موندم مامانم چطوری بهم میگه خوشگلم یا حتی بغضی ها!!!چطوری بهم میگن خوشگل!بسیار زشتممممم.البته خودم حس می کنم چشمام هم جدید چپ شده!ولی علت همه اینارو در عدم پ می دونم ها!یه پ بشم دوباره زیبایی هام برمی گرده!

بسیار بی حوصله و شلخته شدم.اتاقم فاجعه.خودم هپلی گون و کثیف.اهدافم در فضا معلق!

باید داروهامو مرتب بخورم و ورزش کنم .وزنم در حال انفجاره.مهلا دیروز از این قرص های لاغری حریده میگفت با هم نصف کنیم و بخوریم.تضمینی 16 کیلو...خیلی دوسش ندارم ولی گفتم باشه .حالا نم یدونم چه فیلمی اجرا کنم که بی خیال بشه.

دیروز خواهری اومد اینجا.اول قرار بود ناهار بریم بیرون.ولی بعدش از بس دیر کردن از نایب غذا گرفتیم و تو خونه خخوردیم.خواهری یه پیروک خوشمزه هم خریده بود که اونم خوردیم و عصری رفتیم بیرون نایک گلستان و برای بابا کادوی تولدش که مونده بود یه کفش از طرف من و مامان خریدیم و مامان هم یه نایک2017 خیلی خیلی خوشگل بنفش و صورتی برداشت که کلا نزدیک 2 شد و با تخفیف شد 1 و خورده ای.بعد بابا به مهیار دلار هار عمو رو داد و بعد کلی ولگردی زرفتیم ای تی اف شام ..غذای بابا و خواهری رو دیر آوردنو با کلی دعوا از شام ما خوردن و نهایتا ساعت نزدیم 1 اومدیم خونه.

امروزم تا اومدم گوشی در حال انفجارم رو خالی کنم مامانن گفت بیا بریم خرید.کلی میوه و این چیزا خریدیم و ساعت 1 به اصرار من رفتیم برتر و قرمه سبزی و قیمه خریدیم.ناهار خوردیم و باز سمیر رم کرد ....

منم که بلاک کرده .فر احتمالا خوابه و سمیر عین مرغ سرکنده هر دو دقیقه میاد سرک میکشه...

برم به کارها و برنامه هام برسم که بسیار عقب می باشم................


  • ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۱۵:۴۵

2

دیروز یهویی دلم برای فر تنگ شد.اول فحش و فحشکاری ولی بنده خدا هیچی نگفت و مهربونی کرد.بهش گفتم پستی و عوضی هستی ولی هیچی نگفت و آف شد.شب از بیرون که برگشتم دیدم سمیرا پیام داده دیگه باهاش کاری نداشته باش.دلیلش رو پرسیدم.گفت ما با هم خوبیم و حضور تو....دیدم خودش آن نیست.ساعت 2 نصفه شب زنگ زدم خونش از خواب بیدار شد.هر چی پرسیدم چی شده چیزی نگفت ولی فهمید سمیر به من پیام داده.گفت الان رو کارم متمرکزم.نمی خوام بدونم چی گفته ولی تو جوابشو نده.ولی سمیر ول کن نبود.گفت به درس و بیمارستانت برس.بهش گفتم مزاحمم نشو که یهو رم کرد و گفت تو مزاحم زندگی مایی خانم ....برو بیمارستان س....اونجا یکی ......................ولی باز جواب ندادم.فر هم گفت جوابشو نده و خودش عین یه خرس قهوه ای خوابید و منو با این روانی تنها گذاشت.صبح جفتشون با هم خرف زدن ولی برای منم از 7 پیام گذاشته بود.یه کم باهاش حرف زدم و برای 4 شنبه قرار گذاشنیم.گفت گولت م یزنم مث اون روز....

بعدشم ناپدید شد.سمییر /یام داد خیلی بی ارطشی می دونستی

منم جواب ندادم.ممنو بلاک کرده.نم یدونم باید چی کنم.از فر پرسیدم برم ولی میگه نه بمون.تمام آیندشو با من داره به تصویر می کشه.البته خل و چل هست ولی دروغ نمی گه!فعلا مغزم هنگه...

عار هم رفته سرکلاس و از دیروز برام از استاد خلش و همکلاسی هاش عکس ممیده!واقعا من چی کنم؟!

مهد هم سعی می کنه با من حرف بزنه و تند تند پیام میده و گزارش کاراشو میده ولی همچنان در سایت هم خضور داره.از کاراش سر در نیاوردم.

  • ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۱۵:۰۴

سلام!

تا الان به طرز مسخره ای درگیر دید و بازددید عید بودم.همه جا رفتیم و رییس بزرگ هم یه 500 ناقابل!مرحمت فرمودند!یه تقویم رومیزی و دو تا تقدیرنامه هم گرفتم.

برای مامان از پارس آنلاین تلفن رو شارژ کردم.با شماره 59707 و 9 ...تلفن عمو رو هم با کد 1 سیوو کردم.

نام کاربری شماره موبایلم ...

با رقی حرف زدم .یه کم خونده.خب مثل من تنبل نیست که!ولی در کل معلومه که اونم قبول نمیشه.الانم باید بریم کلاس رقص.هوا به شدت سرده و اینجا در حد یخ زدنه.بیرون هم داره بارون میاد.امیدوارم چشم نخورم!!!!همه از صبح گفتن چه مقنعه خوشگل و خوشرنگییییییییییی.چقدر لاغر شدی.چه خوشگل شدی و....

راستی مانتوی تازه ام رو پوشیدم!معلومه چاق شدم ها.وقتی میشینم دکمه هاش عین لباس کپل میشه!

  • ۱۴ فروردين ۹۶ ، ۱۵:۲۷

6

الان برای هفته بعد.یعنی تا شنبه 19 فروردین 96 شش تا هدف می ذارم!
1- وزنم رو باید به 72/5 برسونم و فیکسش کنم.
2-گام اول اهداف پایان نامه رو انجام بدم.یعنی مطالب جدید و به روز پیدا کنم و پایان نامه های قبلی رو یه نگاه کنم

3-تکلیف داستان های مسابقه رو هم روشن کنم!

4- برای وبلاگ مسابقه هم اقدام کنم.

5-تمرینات از رو هم انجام بدم!

6-تمرین 1 هم که باید هههههه

  • ۱۳ فروردين ۹۶ ، ۱۳:۵۴

7

سلام

این اولین پست پایان نامه ای سال 96 هست!

از صبح زود در رختخواب وول خوردم و برای پایان نامه برنامه ریزی کردم....یادم افتاد که اطلاعاتی از محل مورد مطالعه ندارم.یادم افتاد مشاورم کلا پریده رفته.یادم افتاددددددددددددددد اووووووو چقده مشکل هست...

ولی یادم هم افتاد ممکنه دکترا مجاز به انتخاب رشته باشم.عار احمق دنبال هیات علمیه....دایی هنوز قدرت اعمال نفوذ داره....خودم کار تدریس رو دوست دارم....نبی می تونه یه مقاله isiبرام ردیف کنه....پوزه ملعون رو به خاک نزدم .....و قوز بالا قوز هم جریان رقی و روانشناسی....

و دیدم که چه بسیار گشاد از سال 94 برنامه ریزی کردم و اصلا هم بهش نرسیدم....

خیلی مصمم نشستم برای پایان نامه برای بار 1000 برنامه ریزی کردم!خوشم میاد بسیار پررو هستم

پست 7 هست و به فال نیک می گیرمش....

این بار باید خیلی انعطاف پذیر و قاطع باشه برنامه که بتونم انجامش بدم...

1- تا هفته بعدی (95/01/19)مرور پایان نامه های موجود و جمع بندی داده و سرچ موارد جدید از علوم تحقیقات یا دانشگاههای دیگه

2-تا 95/01/26 جمع بندی پایان نامه خودم فصل اول و دوم و اضافه کردن هرچیزی که مقدوره و مرتب کردن قایل عکس ها ودیتاهای موجود

3-شروع شناسایی دره عسلی .روزی دوساعت و آخر هفته ها 6 ساعت.هرهفته 22 ساعت و هر ساعت 10 عکس!753 عکس و 220 مقطع دارم!حدود 75 ساعت لازم  دارم .یعنی حداکثر 4 هفته .این مرحله باید تا 95/02/26 تموم بشه!

4-زاو که 3167 تا عکسه یعنی 316 ساعت لازمه حداکثر و میشه حداکثر تا 95/05/26 که انشاالله تموم میشه.

5-دیگه بعدش جمع بندی نهایی و انشاالله قبل مصاحبه دکترا دفاععععععع!


  • ۱۳ فروردين ۹۶ ، ۱۳:۵۰

5

دارم فلشم رو خالی می کنم و اصول هدف گذاری رو یافتم!با توجه به شناختی که از خودم دارم هدفم باید حتما!!کوتاه مدت باشه و خیلی خیلی ریز و کوچولو و گرنه تمام سال به جزییاتش فکر می کنم و براش برنامه ریزی می کنم و آخرشم هم می رسم همون جای اول!
-هر شب قبل خواب باید به اهداف فکر کنم .این که تا چه حدی بهش رسیدم و برای انجام بهترش چه کارههایی می تونم بکنم.
-در موردش فکرای مثبت باید کرد و خیال پردازی های مثبت.از افکار منفی و آدم های منفی و فیلم های منفی باید دوری جست.
-گام به گام و با قدرت و اراده قوی باید جلو برم!
-خیلی نباید به جزییات توجه کنم و هدف آخر رو همواره پیش رو داشته باشم!
-از جملات مثبت و تاکیدی باید استفاده کرد و انقدر تکرار کرد تا ملکه ذهن بشه!
-هرشب برنامه روز بعد رو باید بنویسم و اولویت بندی کنم.اولویت بالاتر برای کارهایی است که منو به هدفم نزدیک می کنه!کارهای غیر مهم رو حذف یا به دیگران باید سپرد!
-مدیریت زمان در محل کار.گروه بندی A-B-C-D-E-Hکه هرکدوم می تونن زیر مجموعه داشته باشن.A1-A2...
Aچیزی هست که رییس منتظره مثل گزارش کار.Bاگه انجام نشه کسی از ما ناراضی نمیشه ولی به اندازه اولی مهم نیست.مثل جواب تلفن یا ایمیل.Cکار خوبی هست ولی تاثیر شغلی نداره مث تلفن به دوست.Dکارهایی که میشه به دیگران تفویض کرد و فرصت رو برای گروه A باز می کنه.Hکارهایی که اگه حذفش کنیم تاثیری در راندمان ما نداره وفقط از روی عادت اونارو انجام میدیم .مث چک کردن مدام ایمیل!
-کودک درون خودم رو باید فعال و سرزنده نگه دارم و بهش جایزه بدم!
-فکر کنم آدم مهمی هستم و یه ماموریت ویژه بهم محول شده.پس وقتم رو با آدم های بی ارزش و حرفا و کارای بی ارزش تلف نمی کنم و محکم و بااراده به طرف هدفم گام برمیدارم!

  • ۱۳ فروردين ۹۶ ، ۱۳:۲۵