روزهای سبزخانم X

آخرین مطالب
  • ۹۸/۰۳/۲۰
    8
پیوندهای روزانه

۹ مطلب با موضوع «پایان نامه» ثبت شده است

امروز اول تیر هست و دوباره دارم رژیمم رو شروع می کنم.وزنم امروز صبح 79.2 بود.

تا آخر هفته باید برسونمش به 78.6

فعلا که دارم سعی می کنم

البته به موازاتش خیلی جدی دارم سعی می کنم روزی حداقل 8 لیوان آب رو بخورم

باید برنامه غذای هم ردیف کنم

البته اگه این خنجری بذاره و هی برام چیزای بدبد نخره....

  • ۰۸ تیر ۹۸ ، ۱۰:۰۱

8


83***
هشت مقدس!
خب!امروز دوشنبه 20خرداد 98هست .چه هماهنگی قشنگی...
با نام و یاد خدای بزرگ و مهربون میریم که برگ جدیدی از زندگیمون رو ورق بزنیم...
برای امروز برنامه ریزی کردم که:
-هرچی برگه کوچیک دارم واردhandyبکنم .و کلا برگه های handyتموم بشه...اگه وقت شد یه نگاه به کتاب وزیری بکنم و اونم وارد کنم.چون تا فردا باید وزیری تموم بشه...
-از این طرف هم باید فصل 1 رو یه بررسی کلی بکنم و از نظر word کاملا آماده کنم.اگه وقت شد با قوانین دانشگاه هم یه انطباقی بدم....
پس امروز اول میرم سراغ handy تا قبل ظهر و کلا جمع  و جورش می کنم و بعد کتاب وزیری رو هم شروع می کنم.
بعد از ظهر میرم سراغ فصل 1 و جمع  و جورش می کنم...
***امیدوارم موفق بشم...چیزی نمونده
*10شهریور شروع سال 1441قمریه.سال قشنگیه!قبول داری؟!
خب روز دفاع رو می ذاریم اون موقع.پس باید کارهامو تا قبلش تموم کنم که بتونم تکلیف دکترا رو هم مشخص کنم.
یه روز شمار با شمارش معکوس میذارم کنار هر پستم.هم تلنگر باشه و هم یادآور روز شیرین دفاع!
بسم الله....
-----------------------------------------------
ساعت 12 و تا الان کلی مقاله مرتبط یافتم و پرینت گرفتم و موضوع مقاله ثبت کردم و صدالبته هیچ کدوم از اینا جزو برنامه کاری امروز نیست!
ساعت 1612 فقط رسیدم یه دور خوب handy رو بخونم.دلم میخواست یه کم برگه هارو نگاه کنم ولی مامان منتظره منه و باید زود برم....امیدوارم شب بتونم یه کارایی بکنم
  • ۲۰ خرداد ۹۸ ، ۰۸:۴۱

7

سلام

این اولین پست پایان نامه ای سال 96 هست!

از صبح زود در رختخواب وول خوردم و برای پایان نامه برنامه ریزی کردم....یادم افتاد که اطلاعاتی از محل مورد مطالعه ندارم.یادم افتاد مشاورم کلا پریده رفته.یادم افتاددددددددددددددد اووووووو چقده مشکل هست...

ولی یادم هم افتاد ممکنه دکترا مجاز به انتخاب رشته باشم.عار احمق دنبال هیات علمیه....دایی هنوز قدرت اعمال نفوذ داره....خودم کار تدریس رو دوست دارم....نبی می تونه یه مقاله isiبرام ردیف کنه....پوزه ملعون رو به خاک نزدم .....و قوز بالا قوز هم جریان رقی و روانشناسی....

و دیدم که چه بسیار گشاد از سال 94 برنامه ریزی کردم و اصلا هم بهش نرسیدم....

خیلی مصمم نشستم برای پایان نامه برای بار 1000 برنامه ریزی کردم!خوشم میاد بسیار پررو هستم

پست 7 هست و به فال نیک می گیرمش....

این بار باید خیلی انعطاف پذیر و قاطع باشه برنامه که بتونم انجامش بدم...

1- تا هفته بعدی (95/01/19)مرور پایان نامه های موجود و جمع بندی داده و سرچ موارد جدید از علوم تحقیقات یا دانشگاههای دیگه

2-تا 95/01/26 جمع بندی پایان نامه خودم فصل اول و دوم و اضافه کردن هرچیزی که مقدوره و مرتب کردن قایل عکس ها ودیتاهای موجود

3-شروع شناسایی دره عسلی .روزی دوساعت و آخر هفته ها 6 ساعت.هرهفته 22 ساعت و هر ساعت 10 عکس!753 عکس و 220 مقطع دارم!حدود 75 ساعت لازم  دارم .یعنی حداکثر 4 هفته .این مرحله باید تا 95/02/26 تموم بشه!

4-زاو که 3167 تا عکسه یعنی 316 ساعت لازمه حداکثر و میشه حداکثر تا 95/05/26 که انشاالله تموم میشه.

5-دیگه بعدش جمع بندی نهایی و انشاالله قبل مصاحبه دکترا دفاععععععع!


  • ۱۳ فروردين ۹۶ ، ۱۳:۵۰

6

تا همین امروز که یک ماه گذشته دست به سیاه و سفید نزدم!امروزم با بابا داشت دعوام میشد.می گفت تو الان بایددکتراتو تموم می کردی.از طرفی ثبت نام دکترا داره شروع میشه و  من نمی دونم ثبت نام کنم یانه؟؟؟؟

روناک رو دیدم که  توی دفترچه روزانه با خودکارای رنگی از پ ن نوشته.خوشم اومد شید این کار بهم انگیزه بده!البته همه روانویس های رنگی دوران ارشدم رو درآوردم که دیدم خشک شدن....

از فردا شروع می کنم.همین فردا...............

ضمنا !امیری گفت حدود 300 به حقوقت اضافه میشه!

شانس گرفتن ارتقا دو پله ای هم برام هست!

  • ۰۸ آذر ۹۵ ، ۰۱:۳۲

5

الان هفته اول آبان تموم شد و من هنوزم کاری نکردم.دیگه از خودم خیلی خجالت میکشم.حتی دکتر هم خیال می کنه من دفاع کردم!!!فیروزه بیچاره هم هر بکشنبه منو می بینه و میگه چی کردی و باز من با شرمساری میگم هیچی....حداقل 200 تومن رو حقوقم اضافه میشه.حق مسئولیتم زیادتر میشه.اضافه کار و....فکر می کنم دیگه باید تنبلی رو کنار بذارم.از همه بدتر دارم در حق پدر و مادرم ظلم می کنم....خدایا بهم کمک کن!خودم هم تلاش می کنم...

وقتی به آدم های دور و برم نگاه میکنم از خودم خجالتت می کشم مگه من از این آدم ها چی کم دارم.شاید حتی از خیلی ها هم با هوش تر و تواناتر باشم.برام شناسایی چند تا نمونه و جمع بندی یه سری مطالب کاری نداره که!درسته کلی طوول کشیده...درسته خیلی بلاها تو این مدت سرم اومده ولی بالاخره چی؟؟؟باید تموم بشه.هرچتد الان یه صبر اومد!!ولی خدایا پناه می برم به تو و لاغیر!!!

امیدوارم تا هفته بعد کاری از پیش برده باشم!

بسم الله

  • ۰۷ آبان ۹۵ ، ۱۷:۴۷

4

خب!اگه تا آخر هفته به برنامه هام عمل کنم .شنبه می تونم یه جایزه برای خودم بخرم!

در این هفته باید کل مطالب پایان نامه رو جمع و جور کنم. و دیگه اقلا از 5 شنبه روزی نیم ساعت رو روش کار کنم تا دستم بیاد در نیم ساعت چنر مقطع رو رد می کنم!

  • ۲۰ مهر ۹۵ ، ۱۸:۲۳

3

خیلی جالبه ..........درست بعد یک سال دوباره افتادم تو تب و تاب پایان نامه.با این تفاوت که 90٪ فرصت هامو از دست دادم.خسرو مرده...فاقد استادم...سجاد احمق هم پایان نامه ها و جزوات رو خواسته .درست همون وقتی که تصمیم گرفتم دوباره شروع کنم.گاهی فکر می کنم احمقانه است که جمعش کنم.گاه یهم میگم احمقانه است که ولش کنم.دلم برای بابا و مامان می سوزه.حسرت جلسه دفاع من مونده به دلشون...

به خودم قول دادم دیگه کاری نکنم که ناراحت بشن و موجبات خوشحالیشون رو فراهم کنم.بنابراین باید تمام تلاشمو بکنم و این /ایان نامه رو تموم کنم...

رفته بودم سرکشی وبلاگ فائزه..دیدم نوشته باید بریا سال بعد به طور جدی برنامه ریزی کنم!ترجمه و پایان نامه  و spssرو به عنوان منبع درآمد!!و برای تخصص هم درس بخونم!درست روش پامکین!این دختره رو هم مث خودش تربیت کرده!

خدا لعنت کنه اون ملعون کثیف رو که منو از زندگیم انداخت عقب.................

به امید خدا می خوام از همین فردا به طور جدی شروع کنم.تنها شانسم فیروز ه است.

خدایا منو ناامید نکن!

  • ۲۶ شهریور ۹۵ ، ۰۱:۱۵

2

سازمان یه همایش تو بهمن و اسفند داره و آخرین تاریخ ارسال مقالات 25آذره.

خدایا خواهش می کنم کمکم کن!

البته الان که اوضاع خرابه.طبق برنامه باید فردا پایان نامه ها تموم می شد.فعلا عین بز تو اولیش موندم!

مجبورم شنبه مرخصی بگیرم....

  • ۳۱ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۵۲

1

چند روز قبل با مامان در مورد پایان نامه صحبت کردم.گفتم 4000 تا عکسم همش اشتباهه و کارم هیچ فایده ا ینداره.کلی سرم جیغ و داد و هوار کرد .بهش گفتم کاریم نداشته باشید تا خودم جمع کنم ولی هیچ تاثیری نداشت...
امروز یکی از بچه های نفت اومد که خدای گیاهی بود.تو ذهنم گذشت می تونه کمکم کنه!رفتم پایان نامه ها رو دیدم همه دوستم 6سال پیش دفاع کردند.اون دختره خنگ بی شرف 89!
اون چنار منگل که با من دکترا قبول شد 93موضوع گرفته!اعصابم ریخت به هم .برای خودم یه برنامه ریختم که بهش عمل کنم:
بسم الله الرحمن الرحیم
1-سه تا پایان نامه دارم احتمالا که اگه هرکدوم رو دو روزه بخونم میشه یه هفته واسه این کار یعنی اول مهر تمومه!94/7/1 اتمام پایان نامه ها
2-اراجیف پایان نامه خودم +فصل بندی +جمع و جور کردن مقاطع 2روز یعنی 94/7/3
3-اگه روزی دو ساعت  و پنجشنبه ها و جمعه ها 6 ساعت(هفته ای 22 ساعت و 220 مقطع) روی مقاطع کا رکنم و هر یک ساعت هم 10 تا ببینم برای عسل که 753 تا هست 75 ساعت می خوام!
تا چهارشنبه 22 مهر باید عسل تموم شده باشه و می تونم به نفت و خسرو زنگ بزنم!
3-1 94/7/22 عسل تموم شده.فصل 1 و 2 مرتب شده.جدول عسل هم تمومه.چهارشنبه می تونم برم نفت حتی!و 5 شنبه هم پیش خسرو!برای تحویل
3-2برا زاو که 3167 تاست.316 ساعت وقت می خوام.که حداکثر میشه 19 دی.یعنی 94/10/19زاو هم تموم شده!
4-اگه 10 روز هم برای جمع بندی مطالب وقت بذارم که خیلی هم زیاده94/10/29 که سه شنبه هست کلش باید جمع شده و آماده باشه!
5-انشاالله تا اوایل بهمن دفاع و بعد هم دنبال دکترا میرم!البته وضعیت رسم شدن منم تا اون موقع مشخص شده.
بخوام خلاصه کنم این میشه:
1- 94/7/1 اتمام پایان نامه ها
2- 94/7/3 اتمام پایان نامه خودم و جمع بندی
3- 94/7/22 اتمام عسل و تماس با نفت
4- 94/7/23 تماس با خسرو و تحویل
5- 94/10/19 اتمام زاو
6- 94/10/29 جمع کردن کلش و اماده شدن برای دفاع
7- 94/11/15 انشاالله تا این موقع دفاع تموم شده و میرم برای عمل بینی
=>خدایا خواهش می کنم کمکم کن.این بار کاملا مصصم هستم....



  • ۲۵ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۱۲