روزهای سبزخانم X

آخرین مطالب
  • ۹۸/۰۳/۲۰
    8
پیوندهای روزانه

۴ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

در این تمرین گفته شده وقتی مشکلات بهمون هجوم میارن باید بین ترس و توکل یکی رو انتخاب کنیم!

اساسا من همیشه به خدا توکل می کنم ولی این تمرین هم برای یاد آوری خوب بود!

گفته باید به خدا توکل کنید و هدایت زندگی رو به او بسپرید چون در این صورت از جایی که انتظار نداریم کمک می رسه!

تو این هفته ببینید ترس کجا ها رو زندگی اثرگذاشته.به خدا توکل کنید و اقداماتی رو انجام بدید که نشون بده به خدا توکل دارید.

خب بدترین مشکلات کنونی من:

-پایان نامه

- مصی و عار

برای پایان نامه که باید دوباره برنامه بریزم و از خدا م یخوام کمکم کنه!
برای مورد دوم کاری نمیتونم انجام بدم جز صبر!!!!!!!صبرکشنده!!چیزی که ازش بدم میاد!

  • ۲۶ دی ۹۴ ، ۱۳:۰۸

حال و هوای این روزهای من:

فردا مجمع داریم!

-مصی بی شعور منو بلاک کرده!!!اونم بعد اینکه بهش گفتم خبریه و اون گفت خدا کنه!!!!و من هم اندکی گیر دادم بهش!یعنی یه آدم انقدر بی شرف می تونه باشه؟!!!باورم نمیشه محتاج اون 180 تومن باشه!به خاطر اون بلاکم کرده؟!ابلهههههههههههه

-عار شماره محل کارمو پیدا کرد و تماس گرفت و صدالبته که من جواب ندادم!همش هم اصرار می کنه بیا همدیگرو ببینیم و دیشب هم ادعا می کرد که تو جادو وطلسم شدی!!!می گفت من سرکتاب می بینم و اینکاره ام!!!منم اصلا حرفاشو باور نکردمو و مسخره اش کردم!

-کارگزارش میکروسکوپ انشاالله امروز تموم میشه و جمع بندی می کنم و میرم سراغ یه برنامه دیگه!

-فاطی جون انگار تو امتحاناتشه و صبح مرخصی داشت .حاجی هم گفت کارشو من انجام بدم و سه تا کلاسو رفتم!

-فردا مجمعه و نمی دونم چی میشه.برام فرقی نداره که انتخاب بشم یانه!

- خواهری امروز می خواد بیاد و امیدوارم گلدی کالاهامو نفرستههههه و گرنه بدبخت میشم!


  • ۲۱ دی ۹۴ ، ۰۹:۳۱

این پست برای وزنمه!!!

در دوره بیماری های قلبی یاد گرفتم که برنامه کاهش وزن باید برای یه دوره 6 ماههه تنظیم بشه!

اگه فقط رژیمه هفته ای نیم کیلو واگه ورزش و رژیمه هفته ای یک کیلو باید وزن کم بشه!

یه رژیم نم نمکی دارم البته وسطش هم رعایت نمی کنماااا

تو این هفته قراره نیم کیلو!کم کنم.دلم باشگاه می خواد ولی مامان....

حالا یا رقص یا باشگاه!یکی رو حتما اوکی می کنم!

یه جدول هم بذارم برای وزنم!بلکه اندکی ادب گردم!

 

دی

بهمن

اسفند

M

 

 

 

N

 

 

 

GOAL-M

 

 

 

GOAL-N

 

 

 


  • ۲۱ دی ۹۴ ، ۰۹:۲۵

 lالان نزدیک دوسه هفته از این تاریخ گذشته ولی چون مهمه باید ثبت بشه!

امروز صبح مامان عمل چشم داشت.قرار بود خواهری هم بیاد که شبش زنگ زد و گفت شدید سرما خورده!در نتیجه من و بابا با ماشین کلینیک رفتیم.مامان این دفعه راحت تر بود و کلا بدون اینکه بفهمیم چی شد عمل تموم شد.تازههههتو مانیتور هم نشونش دادن.بعدشم که قرار بود خواهری شنبه و یکشنبه مرخصی بگیره و من دوشنبه چهارشنبه که کلا گند زد به برنامه!!!

مجبور شدم عصری برم ماد و استعلاجی بگیرم!سه روز داد.البته لازم به ذکره که فشارم 8/6 و دمای بدنم 35 بود!با توجه به پریود بودنم چیز عجیبی نبود!دکتر گفت سرم ولی خب....

عین یه هفته به مامان رسیدم.پریود بودن به جای خوددددددددد،خرده فرمایشات مامان و ضعف و ناتوانی من هم دیگه....

یکشنبه هم از خونه آزمون دادم و یه سوال رو اشتباه زدم.نمره ام هم 96 شد.کل هفته اول من آشپزی کردم و بابا عذابم داد!!!!!!!!! رفتیم دکتر 5 شنبه و راضی بود 9/10 دید مامان بودو بعدش دیگه کلی اذیت کرد.هفته دوم هم اومدم سرکار.خواهری بعد دوهفته جمعه اومد و بهانه اش هم مریضی اش بود.یه قیمه بدمزه و ته چین و کیک درست کرد و اومد.

به نظرمن شوهرش خیلی خودش رو می گیره!!!

امروز هم که دوشنبه است هردو مرخصی هستن!!

شب ها هم تا خیلی دیروقت بیدارن!

بابا میگه دارن دکترا می خونن.

نم یدونم چه خبره ولی کلا مشکوکن!


  • ۲۱ دی ۹۴ ، ۰۹:۰۶