روزهای سبزخانم X

آخرین مطالب
  • ۹۸/۰۳/۲۰
    8
پیوندهای روزانه

971102

سه شنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۷، ۰۲:۵۳ ب.ظ

این روزا همش ملعون میاد جلوی چشمام!نمی دونم چرا!

و البته بازم این روزا 1001 دلیل دارم که به آدم های دور و برم حسودی کنم!اگه ملعون بود واین چیزارو میدید ثانیه ای درنگ نمی کرد و خودشو می کشید بالا.ولی دریغغغغغغغغغغغغ که اون همه باهاش بودم و این خصلت های عالیش رو فرا نگرفتم!!!

ناهید خانم تبریز قبول شده ولی نم یدونیم چی!

مهسا ت داره دکترا می خونه همون خراب شده مشهور!

رضاز داره دکترا می خونه دقیقا جایی که من الان باید باشم!

فیروز هر روز منو می بینه و عین موش قایم میشم از شرمساری و خجالت....

این همه آدم هم جلوی چشمام دارن تند تند درس می خونن و پیشرفت می کنن و من عین منگل ها درجا می زنمممممممممممممممممم

امروز نبی برای پدرش املت داد در حد خفگی خوردم و رسما دارم می ترکم تا الان اصلا جا ندارم .فقط تونستم ماست موجودد در یخچالو تموم کنم و ازش راحت شم!

دیروز با رقی رفتیم یه خرما فروشی بکر!!!تقریبا با قیمت عالی و کلی خرما خریدم!برای مراقبت جلسه امتحانی هم رفتیم سوال کردیم  که دیدیم بعلهههههههههه صحت داره...رقی بی شرف هم اسم خودشو نوشت وانگار نه انگا که منم باهاش بودم ...یه لحظه ترسیدم که دیدم خانم مسئول عینننننننن یکی از دانشجوهای ما بود.باز هم پلیدی و بدجنسی رقی برمن آشکار شد!و من هم نادانانه به اون اعتماد کردم و ....خنگممممممممممم دیگه!

به علت پ شدید حوصله هیچ کسی رو ندارم وکلا مخم قاطی کرده.بدون دلیل به سعیده گفتم حوصله ات رو ندارم و الان اوون بیچاره دو روزه داره تلاش می کنه اووضاع بهتر بشه!

بابا هم دستش توی گچه.دست چپ.....و کلی اعصابم داغونه!دیشب هم خواهری اومده بود خونه ما و شام دور هم بودیم...کلی خسته ام و خوابم میاد

  • ۹۷/۱۱/۰۲