روزهای سبزخانم X

آخرین مطالب
  • ۹۸/۰۳/۲۰
    8
پیوندهای روزانه

960625

جمعه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۶، ۰۸:۳۸ ق.ظ
دیشب خیلی بد بود.اصلا نمتونستم یه خواب آروم داشته باشم!
حدود 12 خوابیدم و 2 بیدار شدم!
خواب اولم ملعون بود.خواب دیدم تو راهروی ورودی محل کارم هستم.اون وسط یه عالمه آشغال و گچ و اینا دپو شد .شکل یه میدون .بعد ملعون با معاونش میاد و به من سلام می کنن!من جواب نمیدم ولی از شدن حرص منفجر میشم.انگار مسئوله و اومده بازدید.کلید آزمایشگاه منو می خواد.من کلید رو به معاونش دادم.بعد اومد رفت اول سراغ شمشیر.بهش گفت آقای دکتر شما اینجا کار پژوهشی انجام میدین؟فضای کاریتون ایجاب می کنه.اونم نشنیدم به تته پته افتاد و چی بلغور کرد...
بعد رفتن تو آزمایشگاه من.از شدت حرص داشتم منفجر میشدم.بررسی کردن حسابی و اومدن ...انگار کلید رو پس دادن.البته آز قدیمیم...
بعد رفتن طبقه بالا و من داشتم همینطوری فحشش میدادم و بهش بدو بیراه می گفتم که معاونش با اشاره چشم و ابرو بههم گفت شما حق داری و ازم معذرت خواست...ولی از شدت خشم داشتم می ترکیدم...بیدار شدم ساعت 2 بود....
دوباره خوابیدم و اینبار خواب المیرارو!!!دیدم....داشتم با اونم دعوا می کردم و عین کنه چسبیده بود بهم...منم از دستش شاکی بودم و کلی حرص خوردم...
همش بهش می گفتم دروغگو ...
چند شب پیش هم خواب دیدم ومنئو خنجری با همیم بعد نمی دونم چطوری یهو من خوابیدم و اون اومد منو بوس کرد!!!!و رفت
آییییییییییییی حرصی خوردم تو خواب....در حد انفجار
خواب نحسی بود!
  • ۹۶/۰۶/۳۱