روزهای سبزخانم X

آخرین مطالب
  • ۹۸/۰۳/۲۰
    8
پیوندهای روزانه

960103

شنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۰۰ ق.ظ

دیشب خواب دیدم من تو ماشین عار نشستم و داریم میریم دانشگاه.انگار امتحان داریم.دانشگاهمون هم شبیه زبان تهران شماله.بعد هر چی میریم نمیرسیم!آخرش یه سربالایی باشیب خیلی تند بود که من سکته می کنم تا ردش کنیم و اون می خنده.بعد می رسیم به یه جایی مثل حصارک!!!ساعت امتحان داشت نزدیک میشدو ما نرسیده بودیم.خیلی می ترسم و میگم بیا پیاده بریم.یه میدونی بود و اونجا پیاده میشیم.تو مسیر بچه ها هم بودن عین حوزه های تخلیه شده بعد کنکور!

و دیگه خیلی یادم نیست چی شد.اونو گم کردم و انگار به امتحان هم نرسیدم...

یعنی میشه با هم یه دانشگاه باشیم؟!!!!

  • ۹۶/۰۱/۰۵