روزهای سبزخانم X

آخرین مطالب
  • ۹۸/۰۳/۲۰
    8
پیوندهای روزانه

950516

شنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۰۵ ق.ظ

بعلههههههههههه.خنگول خانم فرصت مقاله رو از دست دادن!الانم نشستن اینجا با شادمانی دارن تایپ می نمایند!

از اتفاقات مهمی که گذشت:

بابا 4 شنبه خوشحال رفت ورزش و البته قبلش هم کلی دل منو شکوندو هنوز نیم ساعت نگذشته بود گه پاش یعنی مچش آسیب دید و بازگشت و با عصابانیت گفت براش پکاد رز ماری بیاریم و ماساژ داد و من مثل همیشه به خواهری گفتم و نهایتاساعت 12 شب بابا رو بردن بیمارستان و پاش از قوزک داخلی و انگشتان شکسته بود.من که نفهمیدم شکسته بود یا مو برداشته بود.انقدر خواهری و دامادی موذی بازی درآوردن که سر در نیاوردم.دکتر گفته باید 3 هفته توی گچ باشه و بعدش تصمیم بگیرن.یاد ملعون لعنتی افتادم اونم همینطوری شده بود....

صندلی آبی بین من و بابا در رقابته!هم من می خوام و هم اون.کلا خیلی سعی می کنیم به بابا سخت نگذره!

خواهری دیشب ساعت 1 اومد و آمپول بابا رو کمک کرد!از 10 تا 7 تا دیگه مونده.توی شکمی...

با جی حرف نمی زنم.حوصله اش رو ندارم.یه احمقی هم با 911 همش زنگ می زنه .فکر کردم عاره که گفت نیست و گفت شماره بده...

خواهری ظاهرا کاراش برای انگلیس درست شده ولی از بس موذیه چیزی نمیگه!!

مهی هم گفت کارمند نمونه انتخب شده!خب من که نیستم....البته خواب دیدم دکتر کنی !منو انتخاب کرده ولی خب قطعا در حد خوابه...

برم به برنامه های عزیزم برسم

هفته قبل دو شنبه و سه شنبه مرخصی بودم.

پ همجنان ادامه دارهو احساس می کنم دیگه جونی برام باقی مونده!بیچااااااااااااااااااااااااااااااااااااااره من!

  • ۹۵/۰۵/۱۶