روزهای سبزخانم X

آخرین مطالب
  • ۹۸/۰۳/۲۰
    8
پیوندهای روزانه

940813

چهارشنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۴، ۰۳:۵۶ ب.ظ
دیروز تولد عار رو بهش تبریک گفتم.اس هها رفت ولی جوابی نیومد.احتمالا اونجاست...
گوشیم تا نزدیک ظهر خاموش بود.ر.شن که کردم دیدم مصی پیام داده.تا روشن شد دوباره پیم داد و گفت سلام.خوبی؟بعد گفت تهرانم و بیا ناهار بریم اونجا.منم خواستم لجش رو در بیارم گفتم کار دارم.مظلومانه گفت خسته نباشی.بعد سعی کرد تو تلگرام چند تا چیز چرت بفرسته که ببینه نگاه می کنم یا نه!منم اصلا به روی خودم نیاوردم.
بعدشم آمار تشویق نامه هارو گرفتم و دیدم بعلههههه!همشون گرفتن الا من!منم زنگ زدم خانم فرزانه وکلی عذار خواهی کرد و برای من و اون دوتا نامه زد.یکم با عبود حرف زدم و سعی کردم برای صنفی مخ زنی کنم!این وسط نمی دونم کی تعریف مهی رو کرده که اونم ول کن ماجرا نیست!
بعد از ظهر دیگه با هرسه تاشون قهر بودم.نبی کلی اومد قسم خورد و پرینت آورد ...موقع رفتن مه یجواب نداد بی شعور!
کامپیوتر جدیدم رسما راه اندازی شد!
=====================>
امروز بالاخره تونستم حسابداری رو راضی کنم که کا رتعمیراتو بده به همون شرکتی که من می خواستم!موفقیت بزرگیه!بعد تو ذهنم بود که زنگ بزنم که خود اون شرکتهزنگ زد و برای شنبه هماهنگ کرد.
بعد از یه ساعت آقای قبلی اومد.با دهانی نیمه باز مونده بودنم چی بگم!بهش گفتم قضیه این طوری شد و اونم خیلی منطقی قبول کرد!قیافه اش شبیه یه آدم هایی تو زندگیمه.آدم هایی مربوط به سال های دور...
کلید اتاق خرم رو زیر یه سنگی قایم کردم ولی به بهنام گفتم جاشو!
الانم می خوام برم آمار کلاس ورزشو بگیرم و باید برای مامان آناناس بگیرم.معلوم نیست شنبه عمل داره یا نه!
چند روزیه دست به پایان نامه نزدم.خیلی خرم!
  • ۹۴/۰۸/۱۳