روزهای سبزخانم X

آخرین مطالب
  • ۹۸/۰۳/۲۰
    8
پیوندهای روزانه

940631

سه شنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۱۴ ق.ظ
دیروز با مامان بابا رفتیم ایوب و کلی آجیل خریدیم.بابا کارت داد ولی نگرفتم.172 ت پولش شد.البته هر چی می تونستم خریدم.حتی تخمه کدوی مشهدی!
با مصی کمی چرت و پرت حرف زدم و از حرفای دکتر واعظ گفتم که از نظر اون کاملا واضح بود!گفت تا دو هفته آینده میاد.امیدوارم بتونم کارهامو خوب پیش ببرم.
دیشب مراسم 40پدر نبی بود و اون دو تا مفت خور انقده خورده بودن که صدای باقالی مانند گرفته بود!
از جلوی اتاق دکتر امین که اومدم رد بشم گفت ما با هم هم محلی شدیم ها!!!و بعد گفت امروز صبح و قبل ها بارها منو در اونجا و شهرک دیده.من که داشتم از خنده می مردم و به زور خودم رو نگه داشته بودم.ولی خیلی انسان شریفیه.بهم گفت مسیرمون یکی هست .صبح ها با هم بیایم.ازش خیلی تشکر کردم.بسیار بهم لطف داره.
خب اومدم تو لونه ام و می خوام اگه خدا بخواد یکم رو پایان نامه کار کنم!
باید برم شلوار راحتی هم بخرم.مامان امروز ساعت 3 نوبت دکتر داره و احتمالا با هم برمی گردیم خونه.فعلا...
  • ۹۴/۰۶/۳۱