روزهای سبزخانم X

آخرین مطالب
  • ۹۸/۰۳/۲۰
    8
پیوندهای روزانه

960303

چهارشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۳۵ ق.ظ

دوباره خل شدم!

احساس می کنم زیر بار مشکلاتم دارم له میشم.یکی منو ببینه احتمالا به حال و روزم می خنده.هدفون دارم و آهنگ گوش می دم بعد زار زار گریه میکنم.اونم با آهنم 6 و 8....

وسطش هم می رقصما...بعد با خدا حرف می زنم.....

اصن یه وضعی ها!!!

روانی شدم بدجور....

حس می کنم رفتنی ام به شدت...

رو لپ تاپم عکس ملودی و رزومه اش هست.می خونم و اشک میریزم....دانشگاه ازاد لاهیجان ....یعنی در زندگیم فکر نمی کردم روزی برای دانشگاه آراد لاهیجان!!!!گلوله گلوله اشک بریزم!

نمی دونم برای مصاحبه باید بریم اونجا یا همین تهران تموم میشه....

خسته شدم خیلی خسته....

با مامان کمی بداخلاقی کردم...

اونم گریه کرد.آخه چرا هیشکی نیست به من کمک کنه....تک و تنها باید بار همه مشکلات رو به دوشم بکشم....

پاهام تا پایین انگشتا بی حسه...پای راست بیشتر.توی دستم هم اومده.تو این شرایط جرات نمی کنم به مامان بگم.خدایا  یعنی انقدر می مونم که اول مهر با پاهای خودم برم سرکلاس دکترا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

من این رشته رو دوست دارم...درست اندازه رشته حقوق که قبول شدم و نذاشتن برم و سرنوشتم رو عوض کردن.

خدایا...مصاحبه چی میشه........................

دارم دیووووونه میشم

اشک هایی که می ریزن و تنهاییی....

و آینده مبهمی که دیوانه کنننده است تا سرحدجنون.....

ازشدت دیوانگی چیزهایی که برام بده می خورم.امروز یه ساندویچ کثیف خوردم.5 تا بستنی و 1 پفک.2 تاتی تاپ

خدایا نجاتم بده ..............خوب نیست حالم

  • ۹۶/۰۳/۰۳